کد مطلب:18901
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
حضرت علي(ع) در كدام روايت، رسول خدا را پدر مردم معرفي كرد؟
اصبغ بن نباته كه از شاگردان مخصوص علي(ع) است ميگويد وقتي ضربت بر سر مطهر آن حضرت اثر كرد، صداي گريه از درون خانه به گوش عدهاي از اصحاب رسيد. آنها هم بيتابي و گريه كردند. حسن بن علي(ع) از خانه بيرون آمده فرمود چه خبر است؟ اصحاب و شاگردان گفتند ما صداي گريه از درون خانه شنيديم و نتوانستيم تحمل كنيم و مشتاق زيارت مولاييم. فرمود حضرت در حالي نيست كه بتوانيد با او ملاقات كنيد، برويد.
اصبغ بن نباته ميگويد همه رفتند و من ماندم. دوباره صداي گريه از درون خانه بلند شد و من گريه كردم باز حسن بن علي(ع) از منزل بيرون آمده فرمودند مگر نگفتم برويد؟ عرض كردم «والله يا بن رسول الله ما تَتابعَني نَفسي» قسم به خدا نميتوانم بروم. قلبم اينجاست، بايد حضرت را ببينم و امام را زيارت كنم. امام حسن فرمود پس صبر كن اجازه بگيرم، چند لحظه صبر كردم، امام فرمودند بيا.
وقتي وارد شدم ديدم علي(ع) پارچه زردي را به سر مباركشان بستهاند و خون هم مرتب از سر ريخته، رخسار شريفشان هم زرد شده است كه من نتوانستم بين آن پارچه با رنگ صورت مباركشان فرق بگذارم. آنگاه خودم را به دامان حضرت انداخته و بوسيدم و گريه كردم.
حضرت به من فرمود «لاتَبك يا أصبغ فَإنّها و اَلله الجَنّة». اصبغ گريه مكن به خدا من به بهشت ميروم. اين سخن، همانا كلام اهل يقين است.
اصبغ بن نباته گفت يا امير المؤمنين من هم ميدانم كه شما اهل بهشت هستيد؛ اما گريه من براي آن است كه ما شما را از دست ميدهيم تكليف ما چيست؟ (او هم شاگر همان مولي است. در قرآن كريم آمده است، يك عده صيرورتشان بهشت است، يعني بهشت ميشوند نه اينكه به طرف بهشت سير ميكنند).
اصبغ بن نباته عرض ميكند حديثي از پيامبر بفرماييد. و چون ديگر من شما را نميبينم، اين آخرين حديثي باشد كه از پيامبر(ص) نقل ميكنيد.
فرمود روزي پيامبر(ص) مرا خواند. فرمود يا علي به مسجد ميروي و مردم را به مسجد دعوت ميكني. آنگاه خدا را حمد و ثنا ميكني و بر من درود ميفرستي؛ وقتي خطبهات با اين مقدمه شروع شد، به مردم بگو من پيامآور خدايم. رسول خدا مرا فرستاده كه پيام او را به شما برسانم و پيام رسول خدا اين است «إِنّ لَعنَة اللهَ ولعنة ملائكتهِ المُقربين و أَنبيائه المُرسلين و لَعنَتي علي مَن انتهي إِلي غَير أبيه، و اَدعي علي غَير مواليه، إو ظلم إجيراً إجْره» لعنت خدا و فرشتگان و انبيا بر كسي كه به غير پدرش انتساب پيدا كند و به غير مواليانش ارتباط داشته و اين رابطه را قطع كند. حال اين انتساب يعني چه؟ اين پدر به چه معنا است؟ اين «مولي» به چه معنا است؟ هر كسي به گونهاي استفاده كرده است. در ادامه فرمود لعنت خدا بر كسي كه مزد اجير را ندهد. اصبغ بن نباته ميگويد
حضرت، اين چند چيز را به من فرمود؛ من هم آمدم و به مردم گفتم.
آنگاه كسي در بين جمعيت برخاست و گفت اين را توضيح بدهيد. لعنت خدا و رسول و ملائكه بر كسي كه به غير پدرش يا به غير مواليانش انتساب داشته باشد و ادعاي غير آنان را در سربپروراند و يا حق اجير را ندهد و به اجير ظلم كند، منظور چيست و كيست؟
اميرالمؤمنين فرمود من اين خواسته را به پيامبر رساندم. حضرت فرمود برو به مسجد و اين كلمات را تفسير كن و بگو «أيّها النّاس ما كُنّا لِنَجيئكم بِشَيءٍ إِلّا وعِندنا تَأويله و تَفسيره» مردم ما حرفي نگفتيم كه گنگ و مبهم باشد؛ بلكه اين سخن نيز تأويل و تفسيرش پيش ماست.
اينكه گفتيم بر كسي كه به غير پدرش انتساب داشته باشد «أَلا و إِنّي أَنا أَبوكم» من پدر شما هستم. هر كسي به پدرش ارتباط نداشته باشد يعني به پيامبر ارتباط ندارد. و بعد هم در اين ارتباط «أنا و علي أبوا هذه الأُمّة» مطرح شد. هر كس به اين پدر ارتباط نداشته باشد و فرزند اين پدر نباشد مشمول لعنت خدا و فرشتگان خواهد بود.
در ادامه فرمود «أَلا وإِنّي أَنا أَبوكم، أَلا وَ إِنّي انا مَولاكم، أَلا وَ إنّي أنا أَجيركم» من مولاي شما هستم ارتباطتان را با من قطع نكنيد. من اجيرم، اجرتم را بدهيد. اجرت پيامبر چيزي جز محبت خاندانش نيست؛ زيرا «قُل لا أسئلكم عَليه أَجراً إِلْا المَودة في القربي» شوري/23 محصول زحمات چندين سالهام اين است كه شما دوست علي و اولاد علي باشيد. دوست عترت طاهره باشيد. وقتي نام اينها را ميبرند، قلبتان باز شود و نشاطي در جانتان احساس كنيد. دستورات را از اينها بگيريد و پيروي را نسبت به اينها داشته باشيد. مزد رسالت من «محبّت» اينهاست. محبّت، محصول معرفت و معرفت هم محصول اطاعت است (امالي شيخ مفيد، ص402، مجلس42، ح3).
آية الله جوادي آملي
حكمت عبادات
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.